آموزش راه اندازی کسب و کار
چرا استفاده از خدمات کوچینگ براى مديریاصاحب کسب وکار الزامى است؟
چالشى در كار ایجادشده بود ومدير ارشدم از من درخواست کردكه بهعنوان مدير بخش راهحلی پیدا کنم که رشد کسبوکار را بهدنبال داشته باشد!
من سعى داشتم فكرم را متمرکز كنم، هر بار که نزديك به جمعآوری افكارم میشدم يك نفر سؤالى جدید میپرسید.
پاسخ میدادم و دوباره سعى میکردم فكر كنم، دوباره فرد دیگِر و پرسشی دیگِر.
دوباره سعی می کردم درست فكرم را متمركز کنم، همین موقع بود که حس كردم، بله سكوت، این همان چیزیِ است که نیاز دارم والان دیگر ميتوانم فكر كنم
به من وقت بده تا فكر كنم!
احتمالا چند باری در کسبوکارتان چالش های گوناگون پیشآمده كه نه در بيدارى و نه در خواب، فرصت فكر كردن نداريد . وهر آن یک چالش جديد و درنهایت فقط شروع کرده اید به اقدام، چون فرصت فكر كردن و تمركز كردن سخت شده و حتى نمیدانستید باید به چه موضوعی فكر كنيد؟!
شايد هم ناخودآگاه از فكر كردن فرار كرديم. يا به مدير، همكار يا دوستمان مراجعه كرديم وموضو ع مان را مطرح و قبل از اينكه اجازه و كمك به فكر كردن بگيريم، تودهاى از افكار و راهحلهای شخصى شان را با بی میلی قبول كرده يا گفتيم كه قبول داريم و هیچوقت هم اجرا نكرديم.
زندگى پر است از اینچنین لحظات ، هر چه مسئوليت تان در کسب وکار بالاتر باشد زمان بیشتری را در جلسه می گذرانید و در حال پاسخ دادن به سؤالات بيشتر هستید و زمان تان برای تمركز و تفكر محدودتر است .
چگونه به خودمان فرصت فكر كردن بدهیم و چطور سریعتر فكر كنيم؟!
فكرکردن مثل فرزند مان است، ما بيشتر عاشقش اش هستیم و برایش هر كارى از دستمان بیاید انجام می دهیم و اگر زمان براى فكر كردن نداشته باشيم با همان فكرهاى قديم جلو میرویم و پذيرش ايده و فكرهاى جديد هم برایمان جذاب نيست. اگر هم جذاب است به دليلى كه برایمان شفاف نیست، انجام نمیدهیم.
به اين دليل است كه ما بهعنوان رهبر، براى رشد کسبوکار نياز به ابزارى جديد براى رهبرى مؤثرتر داريم كه بتوانيم فرایند فكر كردن را تسهيل كنيم.
بیزینس کوچینگ و رشد کسبوکار
امروزه بیزینس کوچینگ ( مربی گری کسب وکار ) يكى از ابزارهای رشد کسبوکار بوده و در سازمانهای پیشرو بسيار رواج یافته است . شيوهاى كه ميتواند با تغيير و استفاده از تجربههاى قبل با سرعت و كيفيتى بسيار بيشتر به نتيجه برسد، آموزش اين مهارت براى ما بهعنوان مدير (و استفاده از آن براى رهبرى مؤثرتر) و همچنين كار با يك مربی کسب وکار براى تسهيل فرایند فكر كردن میتواند بسیارمفيد باشد.
بيزينس كوچ داراى ابزارهایی براى كمك به شماست ، ابزارهایی که همسو با رشد کسبوکار شما هستند . همانند پرسيدن سؤال قدرتمند، گوش دادن فعال، بازخورد بیطرفانه و ابزارهاى ديگر كه در فرایند كوچينگ استفاده می شود .
در اینجا مثالهایی داریم كه نشان میدهد چگونه يك كوچ يا یک مدير که مسلط به مهارتهای کوچینگ است (مدیر در نقش كوچ) میتواند كارمند خود را به سمت فکر کردن هدایت نماید ؟
كارمند: من واقعاً نمیدانم چگونه در اين شرایط ، فروش خودمان رو بالا ببریم .
یک كوچ میتواند در اين شرايط با توجه به نقاط قوت و روش خاص خودش سؤالى متفاوت مانند اینها بپرسد:
مدير در نقش كوچ: من چگونه ميتوانم در اين موردخاص به شما كمك كنم؟!
وقتى میگویی نميدانم چجورى، آيا بخش خاصى از پروژه ذهنت را درگير كرده؟
در کدام بخش به كمك من نيازمندی !
چه مدتی اين قضيه ذهنت را درگير كرده؟!
سؤالهایی مانند این، كارمند را وارد يك دیالوگ کرده و فضايى را براى فكر كردن ايجاد میکند كه بتواند موضوع را از جنبههاى متفاوت بررسى كند.
نقطه مقابل این رویکرد آن است كه مدير بلافاصله بعد از شنيدن ، وارد صحبتهايى مثل اینها بشود:
تو میدانی كه اين براى ما خيلى مهم هست
بايد هر کاری می توانی بكنى
به نظر من برو و اين كار رو انجام بده
به نظر من ما بايد بيشتر تمركزکرده و زمان بزاريم
در اين نوع مكالمات كارمند تنها شنونده است و با یک ذهن خاموش، تنها منتظر است كه به او بگوييم كه چهکارى را انجام دهد.شاید هم دلسرد شود و رها كند.
درصورتیکه در حالت اول، نگاه مدير اينگونه بوده كه تو ميتوانى، من نيز در كنارت هستم چه كمكى از من میخواهی؟!
اين كمك گاهى تنها داشتن يك گوش شنوا ، براى فكر كردن بلند بلند و جمعبندى ذهن با كمك مدير هست.
براى اينكه بيشتر در مورد اين ابزار بدانيد تشويقتان میکنم با يك بیزینس كوچ حرفهاى کارکنید. (در مورد موضوعى كه شايد مدتهاست میخواهید در آن تغيير ايجاد كنيد و هنوز به نتيجه نرسيدهايد ) همچنین به شما بهعنوان مدير یا صاحب کسب وکار پيشنهاد میکنم كه اين ابزار را براى رهبرى مؤثرتر و افزايش عملكرد تيم خود آموزش ببينيد.